الهی نامه گمنام بخش دوم
بار پروردگارا ؛
بنده گمنامت در وادی گمنامی گم و سرگردان شده و به دنبال خویشتن خویش است و با عقل محدودش حیران است و درمانده ، توئی تنها یاور درماندگان و بی کسان ، از عنایت خاصه ات بر این گمنام و بی نشان نازل کن تا به معرفت نفس برسم که تنها راه شناخت تو از گذرگاه شناخت نفس می گذرد ( من عرفه تفسه فقد عرف ربه ) تا خویشتن خویش را خالص نمایم و ظرف وجودم را پاک و تطهیر کنم تا شایسته دریافت کرامات رحمانیت و رحیمیتت گردم .
بار الها ؛
از تو مسئلت می نمایم که توفیق اطاعت و بندگی به بنده گمنام و بی نشانِ حقیر و عاجز عطا کنی و تاج عزَّت و سربلندی را در دنیا و برزخ و قیامت بر سرم بگذاری تا در حضور و پیشگاه تو و اولیائت شرمنده و سرافکنده نشوم که تو بسیار بخشنده و رحیمی و هر کس را بخواهی بی حساب و بی منَّت عطا می کنی.
بار پروردگارا ؛
دستان خطاکا ر مرا در پیچ و خمهای مخاطره انگیز زندگی دنیوی رها نکن و به خودم وامگذار و در جهاد با نفس و شیطان یاریم کن که دامها ی ابلیس بس سترگ و عظیم است و وسوسه هایش عقلم را ربوده و به وادی ظلالت و جهالت کشانده ،
گـر تو خواهی کاری کنی
میل بنده جانب زاری کنی