توبه نامه بخش اول
بسم الله الرحمن الرحیم
« فَتَلَقَّی ءَادَمُ مِن رَّبِـِّهِِ کَلِمـتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ ، اِنَّهُ هُوُ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ– آیه 27 سوره بقره»
خدایا ای پذیرنده ی توب دلشکستگان ؛
خود چه زیبا فرموده ای « انه هو التواب الرحیم» ، بنده ی گمنام تو اقرار می نماید که قریب به 41 سال راه خطا و بطلان رفته و هیچ چیزی به جز گناه و نسیان بدست نیآورده است ، اکنون که به درگاهت برای توبه از گناه و معصیت آمده ام تا به لطف و کرمت گناهانم را ببخشائی و با فضل و رحمتت پذیراییم کنی ، اکنون زمان آن فرا رسیده تا به گذشته نا بخردانه ام بیاندیشم و انگشت حیران و ندامت به دندان گیرم ، اکنون زمانی است که دیگر آن شور و نشاط جوانیم را ندارم و در آستانه ی موت و ممات هستم .
خدایا ای خالق مهربانم ؛
آیا زمان آن فرا نرسیده که قبل از مرگ و مماتم حیاتی نو و جاودانه عنایتم کنی ؟ گمنام لحظه لحظه های غنیمت عمرش را به جای کسب معارف دین وآئین تو در بطلان و گناه بسر برده و تنها چیزی که از او بجای مانده توکل و امیدش به بخشش و هدایت توست .
بار الها یا غفار الذنوب؛
دانشی عطایم کن تا تنها بندگی تو را به جا آورم و یاریم کن تا راه را از بیراهه بیابم و چتر حمایتت را در خفقان زندگی در فراز و فرود مصائب بر من بگستران تا جز بر صراط مستقیمت قدم بر ندارم و جز رضایت تو به چیزی نیاندیشم .
خدایا ای روزی رسان بی منت ؛
اگر قلم در دستانم بر لوح می چرخد و می نگارد به اذن و اراده و مشیت توست که اراده و قدرت تو فوق اراده هاست ، خدایا به هر کس و هر کجا روی آورده ام سراب و باتلاقی بیش نبود و دریافته ام که تنها معدن آب حیات در گنجینه لا یتناهی توست که به هر کس بخواهی بی حد و اندازه عطا می کنی و بی منت و بی ادعا می بخشائی که تو بهترین عطا کننده ای یا ذالجود و الاحسان ،
گمنام کرمانشاهی 23/شهریور/ 1393 هجری شمسی مصادف با 18/ ذی القعده/ 1435 هجری قمری و 14/ سپتامبر /2014 میلادی ساعت 12:50