نقش زنان در دوران ظهور(بخش سوم)
? ) نسیبه، دختر کعب مازنیه
او معروف به «امعماره» و از زنان فداکار صدر اسلام است که در برخی از جنگهای پیامبر اسلام، صلّیاللّهعلیهوآله، شرکت جسته و مجروحان جنگی را مداوا کرده است. او در جنگ احد بهترین نقش را ایفا کرد. با دیدن صحنه فرار مسلمانان و تنها گذاشتن پیامبر به دفاع از جان شریف پیامبر پرداخت و در این راه بدنش زخمهای فراوان برداشت.پیامبر عزیز این فداکاری را ستود و به فرزندش عماره چنین فرمود:امروز مقام مادر تو از مردان جنگی والاتر است.??پس از فروکش کردن جنگ، نسیبه با سیزده زخم?? سنگین به همراه دیگر مسلمانان به خانه برگشت و به استراحت پرداخت. با شنیدن فرمان پیامبر خدا، صلّیاللّهعلیهوآله، که فقط مجروحان جنگ باید به تعقیب دشمن بشتابند، نسیبه از جای برخاست و آماده رفتن شد، امّا بهعلت شدت خونریزی نتوانست شرکت کند. همین که پیامبر از تعقیب دشمن برگشت، پیش از آنکه به خانه برود، عبداللّه بن کعب مازنی را برای احوالپرسی نسیبه و سلامتی وی به نزد او فرستاد و چون از سلامتی وی آگاه گشت شادمان موضوع را به پیامبر خبر داد.??نسیبه از کسانی است که برای یاری امام مهدی، علیهالسلام، زنده خواهد شد.??
4) امّ ایمن
از زنان پرهیزکار و خدمتکار حضرت رسول، صلّیاللّهعلیهوآله، است. پیامبر بهاو مادر خطاب میکرد و میفرمود:هذه بقیة اهل بیتی.??این زن، باقیماندهای از خاندان من است.وی همواره در کنار زنان مجاهد، در جبهه جنگ به مداوای مجروحان میپرداخت.??ام ایمن از شیفتگان خاندان امامت بود که در ماجرای فدک، حضرت زهرا، علیهاالسلام، او را بهعنوان شاهد معرفی کرد. وی پنج یا شش ماه پس از پیامبر از دنیا رفت.?? خداوند به برکت مهدی آل محمد، علیهالسلام، به هنگام ظهور، او را زنده میگرداند تا در لشکرگاه امام به خدمت گماشته شود.
5) امّ خالد در روایت دو بانو بدین نام مشهور شدهاند: ام خالد احمسیه و ام خالد جهنّیه. شاید مقصود ام خالد مقطوعة الید (دست بریده) باشد که یوسفبن عمر، پس از بهشهادت رساندن زیدبن علی بن الحسین در کوفه، دست او را به جرم شیعه بودن قطع کرد. در کتاب رجال کشی درباره شخصیت و مقام این زن فداکار از امام صادق، علیهالسلام، مطلبی ذکر گردیده که حایز اهمیت است. ابوبصیر گوید: در خدمت امام صادق نشسته بودیم که ام خالد مقطوعةالید از راه رسید. حضرت فرمود:ای ابابصیر، آیا میل داری که کلام امّ خالد را بشنوی؟من عرض کردم: آری ای فرزند رسول خدا، با شنیدن آن شادمان میگردم… در همان موقع ام خالد به خدمت امام آمد و سخن گفت. دیدم وی در کمال فصاحت و بلاغت صحبت میکند. سپس حضرت پیرامون موضوع ولایت و برائت از دشمنان با او سخن گفت.?? 6) زبیده مشخصات کاملی از او نقل نشده است. احتمال دارد زبیده زن هارونالرشید باشد که شیخ صدوق، رحمةاللهعلیه، دربارهاش گفته است: وی یکی از هواداران و پیروان اهل بیت است. هنگامی که هارون دانست از شیعیان است قسم خورد که طلاقش دهد. زبیده کارهای خدماتی بسیاری داشت که یکی آبرسانی به عرفات است. همچنین نوشتهاند وی یکصد کنیز داشت که پیوسته مشغول حفظ قرآن بودند و همیشه از محل سکونت او صدای تلاوت قرآن شنیده شد. زبیده در سال ??? ق. رحلت کرد.?? 7) حبّابه والبیّه از زنان والامقامی است که دوره زندگی هشت امام معصوم را درک کرد و پیوسته مورد لطف و عنایت ایشان قرار داشت. در یک یا دو نوبت بهوسیله امام زینالعابدین و امام رضا، علیهماالسلام، جوانیاش بهاو بازگردانده شد. اولین ملاقات وی با امیر مؤمنان، علیهالسلام، بود که از آن حضرت دلیلی بر امامت درخواست کرد. حضرت در حضور وی سنگی را برداشت و بر آن مهر خود را نقش کرد و اثر آن مهر در سنگ جای گرفت و به او فرمود: پس از من هر که توانست در این سنگ چنین اثری برجای بگذارد او امام است. از این رو حبابه پس از شهادت هر امامی نزد امام بعدی میرفت و آنان مهر خود را بر همان سنگ میزدند و اثر آن نقش میبست. نوبت که به امام رضا، علیهالسلام، رسید حضرت نیز چنین کرد. حبابه نه ماه پس از رحلت امام رضا، علیهالسلام، زنده بود و پس از آن بدرود حیات گفت.??روایت شده است که وقتی حبابه به خدمت امام زینالعابدین رسید یکصد و سیزده سال از عمرش سپری شده بود. حضرت با انگشت سبابه خود اشارهای نمود و جوانیاش بازگشت.??همچنین نوشتهاند: صورت حبابه از زیادی سجود سوخته و از عبادت همانند چوب خشکیدهای شده بود.?? 8) قنواء دختر رشید هجری، یکی از شیعیان و پیروان علی، علیهالسلام، و خود از یاران باوفای حضرت امام جعفر صادق، علیهالسلام، است??? وی دختر بزرگمردی است که در راه محبت و دوستی امیر مؤمنان بهطرز دلخراشی بهشهادت رسید. از گفتار شیخ مفید برمیآید که قنواء به هنگام ورود پدرش نزد عبیداللّه بن زیاد شاهد قطع دو دست و دو پای پدر خود بوده و بهکمک دیگران بدن نیمهجان پدر را از دارالاماره بیرون آورده و بهخانه منتقل کرده است. روزی قنواء به پدرش گفت: پدرجان، چرا این همه خود را بهرنج و مشقت عبادت میاندازی! پدر درجواب گفت: دخترم، پس از ما گروهی خواهند آمد که بینش دینی و شدت ایمانشان از ما، که این همه خود را بهزحمت عبادت انداختهایم، بیشتر است.?? د. بانوان منتظر
چهارمین گروه یاوران امام زمان بانوان پرهیزکاری هستند که پیش از ظهور حضرت بقیةاللّه، علیهالسلام، رحلت کردهاند. به ایشان گفته میشود: امام تو ظاهر گشته است، اگر مایلی میتوانی حضور داشته باشی. آنان نیز به اراده پروردگار زنده خواهند شد.رجعت زنان مربوط به گروه خاصی نیست و هر بانویی خود را با خواستهها و شرایط زندگی در حکومت مهدی آل محمد، علیهالسلام، تطبیق دهد ممکن است در آینده از رحمت خداوندی بهرهمند گشته، برای یاری امام زنده شود. یکی از آن شرایط خواندن دعای «عهد» است که در فرد، نوعی آمادگی برای پذیرش حکومت آخرین ذخیره الهی ایجاد میکند. بهفرموده امام صادق، علیهالسلام:هر که چهل صبح دعای عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر هم پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود خداوند او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد…??
نقش زنان در دوران ظهور(بخش دوم)
ج. رجعت زنان سومین گروه از یاوران حضرت بقیةاللّه، علیهالسلام، زنانی هستند که خداوند به برکت ظهور امام زمان آنها را زنده خواهد کرد و بار دیگر به دنیا رجعت خواهند نمود. این گروه دو دستهاند: برخی با نام و نشان از زنده شدنشان خبر داده شده و برخی دیگر فقط از آمدنشان سخن بهمیان آمده است.در منابع معتبر اسلامی نام سیزده زن یاد میشود که به هنگام ظهور قائم آل محمد، صلّیاللّهعلیهوآله، زنده خواهند شد و در لشکر امام زمان به مداوای مجروحان جنگی و سرپرستی بیماران خواهند پرداخت.طبری در دلائل الامامة، از مفضلبن عمر نقل کرده که امام صادق فرمود:
زنان سرافراز-اینک به اختصار به شرح حال برخی از زنان نامبرده اشاره میکنیم. 1) صیانه ماشطه: او یکی از همان سیزده بانویی است که در دولت حضرت مهدی، علیهالسلام، زنده شده، به دنیا بازمیگردد. وی همسر «حزقیل»، پسر عموی فرعون، و شغلش آرایشگری دختر فرعون بود.او همانند شوهرش به پیامبر زمان خود، حضرت موسی، ایمان آورده بود امّا همچنان ایمان خود را پنهان میکرد.نوشتهاند: روزی وی مشغول آرایش دختر فرعون بود که شانه از دستش افتاد و بیاختیار نام خدا را برزبان جاری ساخت. دختر فرعون گفت: آیا نام پدر مرا بر زبان آوردی؟ گفت: نه، بلکه نام کسی را بر زبان آوردم که پدر تو را آفریده است. دختر فرعون ماجرا را نزد پدر بازگو کرد و فرعون صیانه را احضار کرد و گفت: مگر به خداییِ من اعتراف نداری؟ گفت: هرگز! من از خدای حقیقی دست نمیکشم و تو را پرستش نمیکنم. فرعون دستور داد تا تنور مسی برافروزند و همه بچههای آن زن را در حضورش در آتش افکنند. چون نوبت به طفل شیرخوارش رسید صیانه میخواست به ظاهر از دین برائت جوید که کودک شیرخوارش به زبان آمد و گفت: مادر صبر کن که تو بر حق هستی! فرعونیان آن زن و بچه شیرخوارش را در آتش افکنده، سوزاندند و خداوند دراثر صبر و تحمل آن زن در راه دین، او را در دولت امام مهدی زنده میگرداند تا هم به آن حضرت خدمت کند وهم انتقام خود را از فرعونیان بگیرد. ?) سمیه، مادر عمار یاسر وی هفتمین نفری بود که به اسلام گروید و بدینسبب دشمن سخت به خشم آمد و بدترین شکنجهها را براو روا داشت.??او و شوهرش یاسر در دام ابوجهل گرفتار آمدند و او نخست آنها را اجبار کرد که پیامبر خدا را دشنام دهند، امّا آنها حاضر به چنینکاری نشدند. او نیز زره آهنی به سمیه و یاسر پوشانید و آنها را در آفتاب سوزان نگهداشت. پیامبر که گاه از کنارشان عبور میکرد آنها را به صبر و مقاومت سفارش مینمود و میفرمود:صبرا یا آل یاسر فإنّ موعدکم الجنة.ای خاندان یاسر، صبر پیشه سازید که وعده گاه شما بهشت است.سرانجام ابوجهل برهریک ضربتی وارد ساخت و ایشان را بهشهادت رساند.??خداوند این زن را به پاداش صبر و مجاهدتی که در راه اعتلای اسلام نشان داد و بدترین شکنجه را از دشمن خدا تحمل کرد، در ایّام ظهور مهدی آل محمد، صلّیاللّهعلیهوآله، زنده خواهد نمود تا تحقق وعده الهی را ببیند و در لشکر ولیّ خدا به یاوران آن حضرت خدمت کند.
نقش زنان در دوران ظهور(بخش اول)
حال سزاوار است بدانیم زنان در حکومت قائم آل محمد، علیهالسلام، چه میکنند؟ چه کسانی هستند؟ چند نفرند؟ از کجا میآیند و چه مسؤولیتی برعهده دارند؟ براساس برخی از روایات، حضور و نقش این زنان ازنظر زمان و موقعیت، چهارگونه است:
الف. حضور پنجاه زن در بین یاران امام :
اولین گروه از زنانی که به محضر امام زمان میشتابند آنهایند که در آن ایّام میزیستهاند و همانند دیگر یاران امام، علیهالسلام، به هنگام ظهور در حرم امن الهی بهخدمت امام، علیهالسلام، میرسند. در اینباره دو روایت وجود دارد:
روایت اول: امّ سلمه ضمن حدیثی درباره علایم ظهور، از پیامبر روایت کرده است که فرمود:یعوذ عائذ من الحرم فیجتمع الناس إلیه کالطّیر الواردة المتفرقة حتّی یجتمع إلیه ثلاث مأة و أربعة عشر رجلاً فیه نسوة فیظهر علی کلّ جبّار و ابن جبّار…?در آن هنگام پناهندهای به حرم امن الهی پناه میآورد و مردم همانند کبوترانی که از چهار سمت به یک سو هجوم میبرند بهسوی او جمع میشوند تا اینکه در نزد آن حضرت سیصد و چهاردهنفر گرد میآیند که برخی از آنان زن میباشند که بر هر جبار و جبار زادهای پیروز میشود.?
روایت دوم: جابربن یزید جعفی، ضمن حدیث مفصلی از امام باقر، علیهالسلام، در بیان برخی نشانههای ظهور نقل کرده که:و یجییء واللّه ثلاث مأة و بضعة عشر رجلاً فیهم خمسون امراة یجتمعون بمکة علی غیر میعاد قزعا کقزع الخریف یتبع بعضهم و هیالآیة الّتی قال اللّه: «أینما تکونوا یأت بکم اللّه جمیعا إنّ اللّه علی کلّ شیء قدیر…»?بهخدا سوگند، سیصد و سیزده نفر میآیند که پنجاه نفر از این عده زن هستند که بدون هیچ قرار قبلی در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد. این است معنای آیه شریفه: «هرجا باشید خداوند همه شما را حاضر میکند. زیرا او بر هر کاری توانا است.
پنجاه زن از سیصد و سیزده نفر:نکته شگفت در این دو روایت این است که میفرماید: سیصد و سیزده مرد گرد آیند که پنجاه نفر ایشان زن هستند.دوم آنکه: در روایتی که نام یاران برشمرده شده است نام هیچ زنی وجود ندارد.?در پاسخ این شبهه میتوان گفت: این چند نفر در زمره همان سیصد و سیزده نفر هستند. زیرا اولاً امام، علیهالسلام، میفرماید: «فیهم»؛ یعنی در این عده پنجاه زن میباشد.دوم: شاید تعبیر مردان بدین سبب باشد که بیشتر این افراد مرد هستند و این کلمه از باب فزونی عدد مردان، چنین ذکر شده است.سوم: اگر مقصود همراهی خارج از این عده بود امام میفرمود: «معهم»، نه اینکه بفرماید «فیهم»، زیرا این سیصد و سیزده نفر مانند عدد اصحاب بدر برشمرده شدهاند و همه یاران و فرماندهان عالیرتبه و ازنظر مقام و قدرت درحد بسیار بالایی هستند که برخی با ابر جابهجا میشوند و اینها بدون شک با بقیه مردم آن زمان فرق بسیار دارند. بنابراین اگر بگوییم آنها جزو همان سیصد و سیزده نفر هستند برای آنها رتبه و موقعیت ویژه قائل شدهایم و اگر بگوییم در زمره یاران دیگر حضرت باشند از امتیاز کمتری برخوردارند.
ب. زنان آسمانی دسته دوم چهارصد بانوی برگزیده هستند که خداوند برای حکومت جهانی حضرت ولیعصر، علیهالسلام، در آسمان ذخیره کرده است و با ظهور آن حضرت به همراه حضرت عیسی، علیهالسلام، به زمین میآیند.ابوهریره از پیامبر، صلّیاللّه علیه و آله، روایت کرده که:ینزل عیسی بن مریم علی ثمان ماة رجل و أربع مائة امرأة خیار من علی الأرض و أصلح من مضی.عیسیبن مریم به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترین و شایستهترین افراد روی زمین فرود خواهد آمد. آیا این زنان از امتهای پیشین هستند یا امت اسلامی زمان پیامبر، صلّیاللّهعلیهوآله، و معصومین، علیهمالسلام؛ یا از دورانهای مختلف؟ آنها از چه زمان و به چه علت به آسمان برده شدهاند و برای عهدهداری منصبی در حکومت حضرت میآیند یا برای مسایل دیگر؟ اینها پرسشهایی است که این حدیث از آنها چیزی نمیگوید.
نقش زنان در دوران غیبت صغری
در دوران سخت غیبت صغری، در روزهایی که شیعیان پس از دویست و شصت سال با یک آزمایش بزرگ رو به رو بودند و میبایست با غیبت امام خو کنند، یک زن به عنوان مفزع و پناه معرفی میشود و آن مادر بزرگوار امام حسن عسکری، علیهالسلام، است. در این دوره، اگر چه امام هادی و امام حسن عسکری، علیهماالسلام، زمینه غیبت را از پیش فراهم کرده بودند و شخصیتهای مورد اعتمادی همانند عثمانبن سعید عمری و پسرش محمد بن عثمان رابهعنوان وکیل معرفی کرده بودند، بهدلایلی از موقعیت مادر امام حسن عسکری، علیهالسلام، معروف به «جدّه»، استفاده شد و وی پناه شیعه معروف گردید. ازگفتگوی احمد بن ابراهیم با «حکیمه» دختر امام جواد، علیهالسلام، برمیآید که پس از گذشت دوسال از رحلت امام حسن عسکری، علیهالسلام، همچنان بسیاری از کارها بهدست مادر بزرگوار امام حسن عسکری، علیهالسلام، انجام میشده است ولی در حقیقت ازطرف حضرت حجةبنالحسن، علیهالسلام، و به فرمان آن حضرت صورت گرفته است.
شیخ صدوق، رحمةاللهعلیه، از احمد بن ابراهیم نقل کرده است که در سال ??? ق. بر حکیمه دختر امام جواد، علیهالسلام، وارد شدم و از پس پرده با وی سخن گفتم و از او درباره اعتقادش به امامان پرسیدم. او همه آنها را یکایک شمرد و آنگاه حجةبنالحسن بن علی را نیز نام برد…از او پرسیدم: این فرزند کجاست؟ گفت: در پس پرده غیب است. گفتم پس شیعه به چه کسی پناه ببرد؟ گفت: به جدّه، مادر امام حسن عسکری، علیهالسلام. سپس افزود: این دستور از سوی امام حسن عسکری، علیهالسلام، و بهپیروی از امام حسین، علیهالسلام، صورت گرفته است. زیرا امام حسین، علیهالسلام، در ظاهر برای حفظ جان فرزندش امام سجاد، علیهالسلام، به خواهرش زینب کبری، علیهاالسلام، وصیت کرد و درنتیجه تا مدتی هرآنچه از امام زینالعابدین، علیهالسلام، صادر میشد به حضرت زینب، علیهاالسلام، نسبت داده میشد تا امر پنهان باشد? و حساسیتها نسبت به امام سجاد، علیهالسلام، کمتر شود. این امتیاز برای جدّه باقی بود تاآنکه کسانی مانند «عثمانبن سعید» و دیگر سفرا و نایبان خاص امام زمان، علیهالسلام، در بین شیعیان شناخته شدند و منزلت یافتند.
پس از شهادت امام عسکری، علیهالسلام، یک بانو، نظر دستگاه خلافت بنیعباس را نسبت به تعقیب امام زمان تغییر داد. نوشتهاند پس از گزارش جعفر کذّاب، که در خانه امام حسن عسکری، علیهالسلام، فرزند خردسالی از آن حضرت باقی مانده است، آنها به خانه امام هجوم بردند و پس از دستگیری صیقل (یکی از کنیزان امام) فرزند خردسال را از او مطالبه کردند. او نخست انکار کرد و آنگاه برای اینکه موضوع برای آنها پوشیده ماند، گفت من حامله هستم. از اینرو آن کنیز را بهدست «أبی الشوارب»، قاضی وقت، سپردند تا از او مراقبت کند. در مدتی که صیقل زیرنظر قاضی نگهداری میشد دستگاه خلافت با مرگ عبید بن خاقانی و شورش صاحب الزنج روبهرو شد و صیقل از وضعیت آشفته سود جست و فرار کرد.?
تاریخ پس از ظهور امام زمان ( عج ) بخش پنجم
16) قابلیتهای فرماندهی در یاران امام(ع)
آن مردان الهی، پستهای کلیدی حکومتی را با هدایت و نظارت حضرت ولیعصر(ع) بر عهده میگیرند. مؤلف شهید، پس از نقل روایاتی دراینباره به ذکر روایاتی منسوب به علی بن ابیطالب(ع) میپردازد که به طور مبسوط نام و شهر یاران خاص امام مهدی(ع) در آن آمده است و سپس به نقد و ردّ این روایت میپردازد. به طور کلی از روایات دیگر چنین برمیآید که سیصد و سیزده نفر یار خاصّ حضرت ولیعصر(ع) در آغاز قیام، سمت فرماندهی نظامی را بر عهده دارند و بعداً همانها، فرماندارانی خواهند شد که به مناطق مختلف جهان گسیل میشوند. روشنترین دلیل بر این مطلب، این تعبیر روایی است: «هم الحکام و القضاة و الفقهاء.
17) آزمون امام(ع) از یاران خاص و نیز همه امّت اسلامی
مؤلف پس از بیان ثمرات این آزمون، به شرح تفاوتهای آن با آزمونهای الهی در دوران غیبت میپردازد. هدف از آزمونهای پس از ظهور، تربیت ریشهای همة انسانها، چه حاکمان و چه دیگران، به منظور پدید آمدن جامعهای کاملاً عدالتمحور یعنی همان «جامعة معصوم» میباشد. دراینباره روایتهای زیادی رسیده است.
18) روشهای تربیتی امام(ع)
سخن از این روشها به دلیل عدم اطلاع از جزئیات آن، بحثی اجمالی خواهد بود؛ زیرا بررسی همهجانبه آن نیازمند آگاهی کامل از عمق بینش و بصیرتی است که امام مهدی(ع) در سراسر جهان پدید میآورد. در نتیجه تفصیل این بحث در عرصه ظهور روشن میگردد و تنها به طرح عناوین کلی و روشهای قابل درکی که مطابق با اصول کلی اسلامی است، بسنده کرده است. نویسنده در ادامه به بیان برخی روایات و نقد و بررسی آنها میپردازد.
19) دستاوردهای امام(ع) در عرصههای اجتماعی و اقتصادی
نویسنده در آغاز این فصل نوشته است: چه بسا آگاهی کامل از جزئیات این دستاوردها برای کسی که پیش از دوران ظهور میزید، هرچند از نبوغ سرشاری نیز برخوردار باشد، غیرممکن نماید؛ ولی باید کوشید به مدد اصول کلی اسلامی و نیز روایتهایی که دربارة دستاورهای دولت جهانی مهدوی به دست ما رسیده است، از برخی از این دستاوردها مطلع گردیم. پس نویسنده روایات متعددی را از طریق عامه و امامیه در دو بخش مجزا میآورد. کثرت این اخبار بیانگر اهتمام فراوان پیشوایان اسلام به بیان ویژگیها و اقدامات دولت امام مهدی(ع) است؛ زیرا تشکیل آن دولت، تبلور همة تلاشها، رنجها و جانفشانیهای آنان و میوة پاک اخلاص ایشان میباشد. به هر روی، این فصل یکی از خواندنیترین فصلهای کتاب است.
20) امام مهدی(ع)، مسیح و اهل کتاب
در این فصل نیز با ذکر روایاتی از امامیه و عامه، به تحلیل و بررسی این موضوع پرداخته شده است. این فصل نیز یکی از فصلهای جذاب و خوشخوان کتاب است.
21) پایان زندگی امام (ع)
در این فصل، مؤلف با ذکر روایاتی به واقعة رحلت امام مهدی(ع) میپردازد و دربارة رحلت یا شهادت ایشان به بحث مینشیند. در روایتی از رسول خدا(ص) نقل شده است: «پس از مهدی(ع) خیری در زندگی دنیا نیست.
22) جهان پس از امام مهدی(ع(
سومین و آخرین بخش کتاب به موضوع «جهان پس از مهدی» اختصاص دارد. این بخش نیز حاوی دو گفتار است؛ نخست: ویژگیهای دولت و جامعه پس از امام، دوم: برپایی قیامت در زمان انسانهای شرور و تبهکار. در گفتار نخست، دو نظریه مورد بررسی و کاوش قرار گرفته است: 1-رجعت و بازگشت امامان معصوم(ع) به دنیا و تداوم حکومت جهانی، 2- حکومت اولیای صالح که بحث نو و بدیعی است. در گفتار دوم به ذکر روایات منقول در منابع امامیه و عامه و نیز نقد و بررسی آنها پرداخته شده است.
پی نوشت:
?? سورة هود (??)، آیة ??
منبع: ماهنامه موعود شماره ??
نقش زنان در حکومت امام زمان ( عج )
تاریخ پس از ظهور امام زمان ( عج )بخش چهارم
10) نبرد با سفیانی
نخستین جنگی که سپاه امام(ع) در آن وارد میشود، جنگ با سفیانی است. این نبرد با پیروزی لشکریان بقیـة الله الاعظم(ع) و تصرف عراق، بلکه همة مناطق زیر سلطه سفیانی که دستکم سوریه و عراق را شامل میشود، پایان خواهد پذیرفت. این نبرد، هشت ماه به طول خواهد انجامید. از حسین بن علی(ع) روایت شده است که به بشر بن غالب اسدی فرمود: «ای بشر، بقای قریش دیگر چه سودی دارد؟! هنگامی که مهدی قائم قیام کند، پانصد نفر از آنها را میآورد و گردن میزند. پس پانصد نفر دیگر را میآورد و حبس میکند تا گردن بزند. عرض کردم: خداوند کارتان را اصلاح فرماید، آیا این همه را گردن میزند؟ امام(ع) فرمود: آری، رهبر آن گروه (سفیانی) نیز در میان آنهاست». نیز از حضرت باقر(ع) نقل شده است: «اگر میدانستند که قائم پس از ظهورش چه کشتاری به راه میاندازد، بیشترشان دوست میداشتند که او را نمیدیدند. او این کار را از قریش آغاز میکند. از آنها جز شمشیر نمیگیرد و نمیدهد؛ تا آنجا که بسیاری میگویند: این شخص از خاندان پیامبر نیست زیرا اگر چنین بود بر ما رحمت میآورد.
11) فتح جهان بدون خونریزی و کشتار
از روایات چنین استفاده میشود که امام مهدی(ع) سرزمینهای غیراسلامی را بدون خونریزی و کشتار آزاد خواهند کرد و رومیها خود، دروازة شهرهایشان را به روی آن حضرت خواهند گشود.
12) موضعگیریهای مسلحانه در برابر امام(ع)
در روایتی، امام صادق(ع) از سیزده شهر و منطقه یاد میکند که مردمان آن با قائم(ع) خواهند جنگید. همچنین امام باقر(ع) میفرماید:«صاحب این امر هرگاه قیام نماید، چونان رسول خدا(ص) ـ بلکه بیشتر ـ از دست مردم اذیت و آزار میکشد.
13) مدت حکومت امام مهدی(ع)
مأموریت امام(ع) تحقق عدالت و تثبیت آن در سطح جهان است و لذا باید مدت حضور ایشان در رأس حکومت برای نیل به چنین مقصودی کافی باشد. دراینباره مفاد روایات با یکدیگر متفاوت است تا آنجا که محققان را دچار سردرگمی ساخته است. این روایات بر دو گونهاند: شماری از آنها مدت حاکمیت امام(ع) را ده سال یا کمتر دانستهاند و شماری دیگر بیشتر از ده سال. البته روایات دستة نخست، شهرت بیشتری دارند و مؤلف شهید(ره(در تحلیلی مبسوط، همان را ترجیح داده است.
14) امر جدید، کتاب جدید و…
مهمترین مؤلفه ایدئولوژی دولت مهدوی، امر جدید و کتاب جدیدی است که آن امام(ع)خواهد آورد. دراینباره امامیه روایات متعددی را نقل کرده است. امام محمد باقر(ع( فرمود: «قائم آل محمد(ص) که ظهور نماید… امری جدید، سنّتی جدید و قضاوتی جدید را که بر عرب سخت میآید، برپا خواهد نمود». بدیهی است عباراتی هم چون امر جدید، سنّت جدید، قضاوت جدید، نیروی جدید و دعوت جدید، نه به این معناست که امام عصر(ع) مردم را به دین جدید دعوت مینماید؛ همچنانکه بسیاری چنین نداشتهاند. نویسنده شهید در اینجا نیز به طور مستوفی، برای ارائه برداشتی صحیح و فراگیر از این روایات، به تلاشی درخور پرداخته است.
15) ضمانتهایی برای تحقق سریع و عمیق عدالت در جهان
نگارنده در اینجا به سه نوع ضمانت میپردازد:?? ضمانتهای موجود در سطح جامعه، ?? ضمانتهایی که از ویژگیهای شخصیتی امام مهدی(ع) سرچشمه میگیرد، ?? ضمانتهایی که از خصوصیات یاران آن حضرت ناشی میشود.
تاریخ پس از ظهور امام زمان ( عج )بخش سوم
7) گسترة حکومت مهدوی
کوفه، نقطة آغازین حرکت جهانی امام مهدی(ع) است. از آنجاست که ایشان به همراه یاران خاصّش، حرکت مسلحانة خود را آغاز مینماید. باز از مفضل بن عمر بشنویم که از امام صادق(ع) نقل کرده است: «گویی قائم را میبینم که روی منبر مسجد کوفه نشسته و گردش را سیصد و سیزده نفر به شمار جنگجویان بدر گرفتهاند، آنان پرچمداران و فرماندهان سپاه قائم و حاکمان خداوند در زمین هستند». امام محمد باقر(ع) در روایتی دیگر ما را به تماشای افقی دورتر میبرند آنجا که میفرماید: «گویی یاران قائم(ع) را میبینم که بر شرق و غرب جهان چیره و مسلط شدهاند و چیزی نیست جز آنکه فرمانبر آنهاست».در حدیث دیگری پیامبر خدا(ص) گسترة حکومت امام(ع) را به وسعت حکومت ذوالقرنین تشبیه فرموده است. نعمانی از امام محمد باقر(ع) چنین نقل کرده است: «وقتی قائم آل محمد(ص) ظهور کند… خداوند دروازههای روم، چین، ترک، دیلم، سند، هند، کابل شاه و خزر را به روی او خواهد گشود…» این گستره، تمام نقاط کرة زمین را در بر میگیرد؛ چنانکه در روایات آمده است: دین محمد [به دست قائم] به هر جایی که شب و روز میرسد، خواهد رسید و شهری نخواهد ماند جز آنکه در آن بانگ لا إله إلّا الله، صبحگاهان و شامگاهان ندا میشود.
8) نگاهی دیگر به ویژگیهای یاران امام مهدی(ع)
1- بسیار پایدارند؛ زیرا به هر یک نیروی چهل مرد داده شده است.2- قلب آنها سختتر از پارههای فولاد است.3- از شمشیر برندهتر و از نیزه یزترند. .4- تا خداوند راضی نگردد، دست از پیکار برنمیدارند.5- زاهدان شب و شیران روزند.فضیل بن یسار در حدیثی طولانی از امام صادق(ع) آورده است: یاران مهدی، مردانی پولاددلاند و همة وجودشان یقین به خداست، مردانی سختتر از صخرهها که اگر به کوهها روی آرند، آن را از جای برکنند. پرچم پیروزمند آنان به هر شهری روی نهد، آنجا را به سقوط وامیدارد گویی آن مردان، عقابان تیزچنگالاند که بر مرکبها سوار شدهاند. آنان، او (مهدی) را در میان میگیرند و جان خویش را در جنگها پناه او میسازند و هر چه را اشاره کند با جان و دل انجام میدهند. در میانشان مردانیاند که شب هنگام نخوابند و قرآن و مناجاتشان، چون صدای زنبوران عسل باشد و تا بامداد به عبادت خداوند بایستند و پس از آن سوار بر مرکبها باشند. زاهدان شب و شیران روز، آنان گوش به فرمان امام خویش و چون مشعلهای فروزاناند. دلهای منور آنان بسان قندیلهای نور در سینههایشان آویخته است. این مردان تنها از خدا میترسند و فریاد لا إله إلّا الله آنها بلند است و همواره در آرزوی شهادت در راه خدایند. شعارشان «یالثارات الحسین» است. به هر سو روی آورند، ترس از آنها، پیشاپیش در دل مردمان افتد. این خداجویان، دسته دسته، برای خداوند (یا امام خود) روی آرند و خداوند به دست آنان امام حق را یاری نمایند.
9) ضمانتهایی برای پیروزی امام(ع)
1- بهرهگیری از اصل غافلگیری: پیامبر خدا(ص) دراینباره فرمودهاند: «مَثَل ظهور همچون قیامت است که جز خداوند هیچ کس آن را به موقع خود آشکار نمیسازد. این حادثه بر آسمانها و زمین گران است و جز ناگهان به شما نمیرسد.2- وحشتزدگی دشمنان: در روایات میخوانیم: «قائم ما اهل بیت، با رعب و ترس در دل دشمنان یاری میشود و با نصرت الهی حمایت میگردد.3- عنایت امام(ع) به مشترکات اسلامی: این موضوع به ویژه در آغاز حرکت و انقلاب مهدوی، امری اساسی برای آماده سازی فضای کلی به نفع ایشان و به دست آوردن پایگاه مردمی است تا بتواند از این پایگاه، دولت حق و عدل را بنیان نهد. به عنوان مثال ایشان شعار جنگهای پیامبر(ص) را برمیگزیند.4- یاری فرشتگان: عامه (اهل سنت) از امام علیبن ابیطالب(ع) نقل کردهاند:«خداوند او (امام مهدی) را با هزار فرشته که بر چهره و پشت دشمنان میزنند، یاری میکند». امامیه نیز روایات نسبتاً مفصلی را در توصیف آن فرشتگان نقل کردهاند و در برخی از آنها، تعداد این فرشتگان سیزده هزار و سیصد و سیزده نفر اعلام شده است.
تاریخ پس از ظهور امام زمان ( عج )بخش دوم
3) یاران امام(ع)؛ ویژگیها
دربارة خصوصیات و ویژگیهای یاران امام مهدی(ع)، روایات بسیاری رسیده است. به عنوان نمونه ابنمسعود روایت شده است که پیامبر(ص) فرمود: «من به نام آنها (یاران مهدی) و پدرانشان و رنگهایشان [از هر کس دیگری] آگاهترم. آنها در آن روزگار بهترین سواران روی زمین هستند». در حدیث از ام سلمه نقل شده است که آن حضرت(ص) فرمود: «مؤمنان واقعی شام و گروههایی از عراق به نزد او میآیند و با وی در بین رکن و مقام بیعت مینمایند». محمد بن حنفیه گوید: «نزد علی بن ابیطالب بودیم. مردی از او دربارة مهدی پرسید، حضرت فرمود: … پس از ظهور، خداوند گروهی از یاران پراکنده او را همچون ابرها برایش جمع میکند و دلهایشان را با یکدیگر الفت میدهد. آنها نه از کسی هراس دارند و نه به کسی دل خوشاند. تعداد آنها به شمار اصحاب پیامبر در جنگ بدر میباشد و نیز به تعداد اصحاب طالوت که به همراه او از نهر آب عبور کردند…» قندوزی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل کرده است که آن دو بزرگوار در تفسیر آیة شریفه «و لئن أخّرنا عنهم العذاب إلی أمّـة معدودةٍ»،? امت معدوده را همان اصحاب مهدی(ع) در آخرالزمان دانستهاند که سیصد و سیزده نفرند که همگی در یک زمان مانند ابرهای پراکندة پاییزی گرد هم میآیند. در خبری از امام علی(ع) نقل شده است: «آنها گروهی هستند که همچون ابرهای پراکندة پاییزی در آخرالزمان گرد هم میآیند… به خدا سوگند فرماندة آنان را میشناسم و محلّ فرودشان را میدانم… آنان جواناند و پیری در میان آنها نیست مگر به اندازة سرمه در چشم یا نمک در غذا». حلقة نخست یاران امام مهدی(ع)، سیصد و سیزده نفراند و البته به همین تعداد، محدود نخواهند ماند. شیخ صدوق روایت کرده است: «مردی کوفی از امام صادق(ع) پرسید: چند نفر به همراه قائم قیام خواهند کرد؟ چون برخی میگویند شمار آنها به تعداد جنگجویان بدر (سیصد و سیزده نفر) است. حضرت پاسخ فرمود: او جز با گروه نیرومندان (اولوالقوة) قیام نخواهد کرد و آنها کمتر از دههزار نفر نیستند». در حدیثی دیگر آن حضرت فرمود: «مهدی پس از بیعت سیصد و سیزده نفر، در مکه باقی میماند تا که شمار یارانش به دههزار نفر برسد، سپس از آنجا به مدینه میرود». امّا دراینباره که یاران خاصّ امام(ع) از کدام سرزمینها هستند، در روایتها به چهار دسته برمیخوریم : 1-مؤمنان واقعی شام و نیکانی از عراق، 2- مردمی از شرق، 3- گروهی غیر عرب. سیوطی از علی بن ابیطالب(ع) روایت کرده است: «خوشا طالقان! زیرا خداوند را در آنجا گنجهایی است که از جنس طلا و نقره نیستند؛ بلکه مردانی در آنجا هستند که خداوند را آنچنان که شایستة اوست پرستش میکنند. آنان یاوران آخرالزمانی مهدی میباشند.
4) طلیعه پیروزی
زنجیرة پیروزیهای امام مهدی(ع) از همان شب ظهور آغاز میشود. امامیه و عامه روایاتی را به این مضمون نقل کردهاند که: «خداوند کار مهدی ما اهل بیت را در شبی اصلاح میفرماید». در حدیثی دیگر، امام جواد(ع) این اصلاح یک شبه را به کار موسای کلیم همانند کرده است تا پارهای آتش برای خانوادهاش برگیرد و آنجا بود که به پیامبری برگزیده شد.
5) فرو رفتن لشکریان سفیانی در زمین بیداء
برخی روایات این واقعه را یکی از حلقات زنجیرة وقایع پس از ظهور برشمردهاند. در روایتی که علامه مجلسی از امام باقر(ع) نقل کرده است، آن حضرت پس از بیان حوادث ظهور و تجمع یاران امام مهدی(ع) و بیعت آنها، از لشکرکشی سفیانی و فرو رفتن لشکرش در حدّ فاصل مکه و مدینه، به نام «بیداء» خبر میدهد.
6) کوفه، مقصد نخست
شیخ مفید از امام باقر(ع) نقل کرده است که فرمود: «گویی قائم را در نجف کوفه میبینم که از مکه با حمایت پنج هزار فرشته، در حالی که جبرئیل از سمت راست، میکائیل از سمت چپ و مؤمنان در پیشاپیش او در حرکتاند، به آنجا آمده است». در روایت دیگری آن حضرت از ورود امام مهدی(ع) به کوفه خبر میدهند در حالی که سه جریان سیاسی در آن شهر با یکدیگر اختلاف پیدا کردهاند. امام مهدی(ع) بر فراز منبر قرار میگیرد و سخن آغاز میکند. در آن حال مردم آنچنان میگریند که نمیفهمند امام(ع)چه میگوید. شیخ طوسی روایتی را بدین مضمون نقل میکند: «مردم در دومین جمعه از آن حضرت میخواهند تا پشت سرش نماز جمعه بخوانند و بلافاصله اضافه میکنند: ولی این مسجد گنجایش ما را ندارد. امام(ع) در پاسخ میفرماید: «این خواستة شما را پیگیری خواهم کرد». آنگاه به سوی نجف میرود و حدّ و مرز مسجد را مشخص میسازد که با طراحی و تعبیة هزار در، گنجایش مردم را داشته باشد. در روایات آمده است: «پس از ورود امام به کوفه، همگی مؤمنان به آن شهر و اطراف آن کوچ میکنند و امام(ع) آنجا را منزل خویش قرار میدهد. مفضل بن عمر گوید: «به امام صادق(ع) عرض کردم: آقای من، خانة مهدی و محل اجتماع مؤمنان کجا خواهد بود؟ فرمود: مرکز دولت او کوفه است؛ محل صدور احکام و فتوای او در مسجد جامع آن و محل نگهدرای بیتالمال و تقسیم غنایم، مسجد سهله است. محل خلوت کردن او برای نیایش و اعتکاف تپههای سفید نجف است.
تاریخ پس از ظهور امام زمان ( عج )بخش اول
اشاره:سخن از «تاریخ پس از ظهور»، به همان اندازه که جالب توجه، مهم و درسآموز است، به همان اندازه نیز پُرچالش و لبالب از نادانستههاست؛ زیرا تنها منبع آگاهی از آن، روایات اندکی است که به گشودن روزنهای محدود در برابر دیدگان ما بسنده کرده و تنها خطوطی کلی از کتاب سعادت آدمی را واسپس ظهور منجی کل(ع) ترسیم نموده است. این روایات در مواردی، دارای مشکلات و کاستیهایی از قبیل: نمادین و رمزی بودن، کلّیگویی، وجود گسست در نقل زنجیرة حوادث و… میباشد. با همة این اوصاف، در این مقاله برآنیم تا به شکلی فشرده و مجمل از «تاریخ پس از ظهور» بگوییم. آنچه در پی میآید گزارشی گذرا از کتابی تحت همین عنوان است. این کتاب نسبتاً قطور، تألیف شهید آیتالله سید محمد صدر میباشد که ترجمة آن در سال ???? به قلم راقم این سطور، توسط مؤسسة فرهنگی موعود چاپ و منتشر گردیده است.
این کتاب در سه بخش، با این عناوین سامان یافته است: ?? نشانهها و مقدمات ظهور، ?? حوادث دوران ظهور و برپایی دولت جهانی امام مهدی(ع) تا وفات (شهادت) آن حضرت، ?? جهان پس از امام مهدی(عج)
در اینجا به رئوس مهمترین مطالب بخشهای دوم و سوم خواهیم پرداخت.
1) سخنرانی امام(ع)، نقطه آغازین ظهور
واقعة والای ظهور، با سخنان امام مهدی(ع) در بین رکن و مقام آغاز میگردد. سیوطی از امام محمد باقر(ع) روایت کرده است: «مهدی شبهنگام در مکه ظهور کند؛ در حالی که پرچم، پیراهن، شمشیر، نشانهها، نور و بیان رسول خدا(ص) همراه اوست. چون نماز عشا را بخواند با صدای بلند ندا دهد: ای مردم به یادتان میآورم لحظهای را که در برابر پروردگارتان خواهید ایستاد. خداوند حجّت ستاند، پیامبران را برانگیخت، کتاب را فرستاد، به شما فرمان داد که چیزی را شریک او نگیرید و بر طاعت خدا و رسولش محافظت نمایید. آنچه را که قرآن زنده ساخته، زنده بدارید و آنچه را که بر آن خط بطلان کشیده بمیرانید. در مسیر هدایت یار و یاور یکدیگر باشید و در راه تقوا نیز کمککار هم؛ که نابودی جهان نزدیک شده و بانک وداعش بلند گردیده است: «من شما را به سوی خدا و رسول و عمل به کتاب او و به ریشهکن ساختن باطل و احیای سنت دعوت مینمایم». علامه مجلسی از امام علی بن الحسین(ع) نقل کرده است که فرمود: «امام(ع) به پا خاسته و میگوید: ای مردم من فلانی پسر فلانیام؛ من فرزند پسر رسول خدایم. شما را به آنچه پیامبر فراخوانده، دعوت میکنم. [در این هنگام] گروهی به او حملهور میشوند تا به قتلش رسانند امّا سیصد و اندی نفر به یاریاش قیام کرده، مانع از آن کار میشوند». در حدیث دیگری امام محمد باقر(ع) فرمود: او (امام مهدی(ع) به مسجدالحرام میآید و چهار رکعت نماز در مقام ابراهیم به جای میآورد؛ سپس به حجرالاسود تکیه میزند و حمد و ستایش خدای را به جای میآورد و از پیامبر(ص) یاد نموده، بر او درود میفرستد و سخنانی میگوید که هرگز کسی چنان سخنانی نگفته است…» آن حضرت در روایتی دیگر، بخشهای دیگری از سخنان امام مهدی(ع) را متذکر میشوند: «… شما را به خدا سوگند میدهم هر که سخن مرا میشنود به دیگران نیز برساند… ما را یاری کنید و از ما در برابر ستمگران حمایت کنید؛ به ما ستم شده و از شهرهایمان رانده شدهایم و حقّ ما ستانده شده است…» آن حضرت همچنین فرمود: «… نخستین جملة او این آیه است: «بقیـةالله خیرٌ لکم إن کنتم مؤمنین» پس میفرماید: من بقیـةالله در زمین هستم .
2) بیعت یاران
پس از آنکه امام(ع) سخنانش را به پایان میرساند، یارانش با او بیعت مینمایند. در روایات، نخستین بیعت کننده، جبرئیل(ع) معرفی شده است. در روایت آمده است: «خداوند جبرئیل را به سوی مهدی میفرستد. او از امام میپرسد: به چه دعوت میکنی؟ امام پاسخش را میدهد. جبرئیل میگوید: من نخستین بیعتکنندهام، دستت را پیش آور. پس از این، سیصد و اندی نفر به نزدش آمده، بیعت میکنند…» دربارة مفاد این بیعت، از روایات استفاده میشود که امام(ع) با آنها براساس امری جدید و کتابی جدید که بر عرب سخت میآید، بیعت مینماید.
از امام امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که «آن حضرت از یارانش بیعت میستاند که هرگز دزدی نکنند، زنا ننمایند، مسلمانی را دشنام ندهند، بیگناهی را نکشند، پرده حرمت انسانها را ندرند… طلا و نقره و گندم و جو را نیندوزند، بدانچه نمیدانند گواهی ندهند، به کم دنیا قناعت کنند و… در برابر، او نیز بر خویشتن تعهداتی را میپذیرد: از راه آنها برود، همانطور بپوشد که آنها میپوشند، هر آنچه آنها سوار میشوند، سوار شود… به کم راضی باشد… و برای خود نگهبان در دربانی نگمارد. سیوطی ماجرای بیعت را از ابن مسعود چنین نقل میکرده است: «او (مهدی) در بین رکن و محبّت او را در دل مردم میافکند و با گروهی که شیران روز و زاهدان شباند همراه میشود.
وظایف منتظران در اینکه شیعیان در دوران غیبت چه وظایفى بر عهده دارند سخنهاى بسیارى گفته شده است و حتى در بعضى از کتابها، تا هشتاد وظیفه براى منتظران قدوم خاتم اوصیاء، حضرت بقیةالله، ارواحنا له الفداء، بر شمرده شده است(10). اما، از آنجا که تبیین همه وظایفى که شیعیان در عصر غیبتبر عهده دارند در محدوده یک مقاله نمىگنجد، ما در اینجا به تناسب عنوان مقاله، تنها به بیان آن دسته از وظایف مىپردازیم، که توجه به آنها مىتواند در رشد و بالندگى و پویایى جامعه اسلامى مؤثر باشد
شناخت حجت خدا و امام عصر علیه السلام اولین و مهمترین وظیفهاى که هر شیعه منتظر بر عهده دارد کسب معرفت نسبتبه وجود مقدس امام و حجت زمان خویش است. این موضوع تا بدان درجه از اهمیت قرار دارد که در روایات بسیارى که به طریق شیعه و اهل سنت از پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله وسلم و ائمه معصومین علیهما السلام، نقل شده، آمده است که : من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة (11) هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد،بهمرگجاهلىمرده است).جمعى از اصحاب سیر و سلوک و رهروان طریق عرفان، با طرح موضوع خلیقةالله و انسان کامل و… تنها به جنبه فراطبیعى آن وجود مقدس توجه کرده و از سایر جنبهها غلفت ورزیدهاند.
و در روایت دیگرى که مرحوم کلینى به سند صحیح از فضیل بن یسار نقل مىکند آمده است که:(سمعت اباجعفر علیه السلام، یقول: من مات و لیس له امام فمیته میتة جاهلیة، و من مات و هو عارف لامامه لمیضره تقدم هذاالامر او تاخر، و من مات و هو عارف لامامه کان کمن هو معالقائم فى فسطاطه (12)شنیدم حضرت اباجعفر (امام محمد باقر)،علیهالسلام، مىفرمود: هر کس در حالى که امامى نداشته باشد بمیرد مردنش مردن جاهلیت است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد پیشافتادن و یا تاخیر این امر (دولت ال محمد: او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالیکه امامش را شناخته همچون کسى است که در خیمه قائم، علیه السلام، با آن حضرت باشد.)توجه به مفاد دعاهایى که خواندن آنها در عصر غیبت مورد تاکید قرار گرفته است، نیز ما را به اهمیت موضوع ناختحجتخدا رهنمون مىسازد، چنانکه در یکى از دعاهاى معروف و معتبرى که شیخ صدوق آن را در کتاب (کمالالدین) نقل کرده، مىخوانیم:(اللهم عرفنى نفسک فانک ان لم تعرفنى نفسک لم اعرف نبیکاللهم عرفنى نبیک فانک ان لم تعرفنى تبیک لم اعرف حجتکاللهم عرفنى حجتک فانک ان لم تعرفنى حجتک ضللت عن دینىاللهم لاتمتنى میتة جاهلیة و لا تزع قلبى بعد اذ هدیتنى (13)
منابع
10)ر. ک: الموسوى الاصفهانى، میرزامحمدتقى، مکیال المکارم فىفوائد الدعاء للقائم، قم، مدرسهالامام المهدى، بىتا،?، ص ??? به بعد.
11)المجلس، المولى محمد باقر، پیشین، ج ?، ص ??? و ج ??، ص ??? و???; همچنین ر. ک: القندوزى حافظ سلیمان بن ابراهیم، ینابیعالمودة، تهران، اسوه???? ق، ج?، ص ????
12)1لکلینى،محمدبنیعقوب، پیشین، ج ?، ص ???، ح ??
13)الصدوق، ابو جعفر محمد بن على بن الحسین، پیشین، ج ?، ص ????