انقلاب اسلامى نمودارى از ظهور امام زمان، علیهالسلام
هنگامى که امام عصر،علیهالسلام، ظاهر مىشود، بدیهى است که ایشان در یک نقطه متمرکز هستند و در بلاد و مناطق دیگر که حضور ندارند، والى معین اعزام مىنمایند. همانگونه که امیرالمؤمنین، على، علیهالسلام، در دوران خلافتخود مالک اشتر را به ولایت مصر، ابن عباس را به ولایتبصره و اصحاب و بزرگان دیگرى از برجستگان یارانش را به حکومت دیگر بلاد تعیین فرموده بود. امام زمان، علیهالسلام، نیز براى مناطق اسلامى حاکم معین مىفرماید. بدین جهت ما امروز با اینکه مدعى نیستیم که تمامى احکام زمان حکومت ولى عصر، علیهالسلام، را پیاده کردهایم; اما حکومت اسلامى خود را مرحلهاى از ظهور به معناى تدریجى آن مىدانیم یعنى حاکمیت تدریجى اسلام و احکام نورانى آن بخشى و رشحهاى از ظهور امر حضرت مهدى، علیهالسلام، است هر چند هنوز ظهور شخص ایشان، واقع نشده است.
دانستنی هایی درباره ی حضرت مهدی (علیه السلام)
اشاره: آنچه که یک شیعه ی منتظر می بایست درباره ی امام و مقتدای خویش بداند مجموعه ای از معارف را شامل می شود، که برخی مطالبی عمومی اند که فراگیری آن ها بر همه لازم است و برخی دیگر مطالبی تخصصی که شاید بر همگان لازم و ضروری نباشد
از این پس مطالبی در جهت معرفی ابعاد مختلف شخصیت حضرت حجت، علیه السلام، به عموم دوستداران موعود تقدیم خواهد شد.
مهدویت شخصیه و نوعیه
در باب مهدویت، عقیده ی مذهبی شیعه این است که مهدویت خاصه صحیح و مقبول است و آن چه مورد پذیرش است مهدویت شخصیه است نه مهدویت نوعیه.اما بعضی از صوفیه و عرفا قایل به مهدویت نوعیه بود یا هستند. به این معنا که عقیده دارند در هر عصری و دوره ای باید یک مهدی وجود داشته باشد که ویژگی ها و خواص مهدویت و هادویت را داشته باشد و می گویند هیچ عصری خالی از یک مهدی هادی نیست و ضرورتی هم ندارد که مشخص شود از نسل چه کسی است و چه خصایصی را داراست. این عقیده ی بعضی از صوفیه و عرفا است که البته از نظر ما نامفهوم بلکه مردود است. عقیده ی مبرهن و مستدل مذهب شیعه آن است که مهدویت، مهدویت شخصیه است، یعنی یک فرد است که مهدی این امت است و موعود امت ها و ملت ها است و ابعاد و ویژگی های او مشخص است. خانواده اش، پدر و مادرش، محل ولادت و غایب شدن و نشانه های ظهورش حتی خصوصیات جسمی او و در یک کلام همه ی ابعاد مربوط به او اعلام شده است و با این مشخصات و ویژگی های ذکرشده، ما فقط یک مهدی را قبول داریم. آری یک فرد به عنوان مهدی است که واجد و جامع تمامی این خصایص و ویژگی ها و نشانه ها است.
برای آن که مفهوم مهدویت نوعیه مقداری روشن تر شود، با اشعاری از ملای رومی درباره ی امام حی غایب دقت کنید که می گوید هر دُوری یک ولی دارد ولی ما معتقدیم که در تمام ادوار و اعصار تنها و تنها یک ولی هست. ملای رومی می گوید:
پس به هـر دوری ولیی قایـم است تا قــیامت آزمــایش دایـــم است
هر که را خوی نـــکو باشد برست هر کسی کو شیشه دل باشد شکست
پــس امام حـی قایم آن ولی است خـواه از نسل عمر، خواه از علی است
مهدی و هـادی وی است ای راه جو هــم نهـان و هــم نشسته پیش رو
این که در مفاد ابیات بالا ملاحظه می فرمایید مفاد مهدویت نوعیه است. ما قایل هستیم که این ادعا هیچ دلیل و برهانی در مقام اثبات ندارد، بلکه تمامی ادله ی مهدویت شخصیه و خاصه به گونه است که هر نوع مهدویت دیگری را نفی می کند و مهدویت شخصیه ی خاصه را با همان ابعاد و جزئیات و شرایط و صفات و علاماتی که بیان داشتیم، اثبات می نماید. پس اگر در مطالعات و بررسی ها پیرامون امام زمان، علیه السلام، مهدویت نوعیه به بیان فوق یا هر بیان دیگر ارایه و مطرح شود باید توجه داشت که این نظر و عقیده ی اصیل و پذیرفته شده ی شیعه ی امامیه نیست بلکه دیدگاه مذهب شیعه همان مهدویت خاصه ی شخصیه است که به آن معتدیم.منبع: موعود، شماره ?? و ??
خودسازی
شیعه درطول غیبت کبری به انتظار نشسته که کی یوسف گم گشته باز آید و غم هجران یعقوبی آن ها به سرور وصال مبدل شود و عزت از دست رفته باز گردد. همه امید شیعه این است که روزی در زیر پرچم امام عصر به جهاد علیه دشمنان خدا و دین پرداخته و از جمله یاران امام و شهداء در رکاب حضرت باشد. می دانیم که این مقامات با آلودگی و پلیدی سازگار نیست و از سوی دیگر، چون آمدن امام معلوم نیست و ممکن است ناگهان صدای دلربای او طنین انداز شود، پس شیعه منتظر باید در تمام ابعاد زندگی خودسازی کند، هم در بعد عقیده و هم در بعد نفسانیات و اخلاق و هم در بعد عمل، چرا که نه شخص فاسد العقیده در حریم امام راه دارد و نه شخص فاسد الاخلاق و نه انسان آلوده به گناه.بنابراین اگر می خواهیم امام هر چه زودتر ظهور کند و ما از یاران و دوستان او باشیم باید خود را از هر جهت بسازیم و یک انسان خود ساخته و عبد صالح خدا باشیم و گرنه، نه تنها نمی توانیم از یاوران و اصحاب امام زمان باشیم، بلکه ممکن است از دشمنان او به شمار آمده و زیر پرچم مخالفان در آییم و از قهر امام در امان نمانیم، چنانکه خیلی ها قبل از انقلاب دم از دوستی با امام خمینی را میزدند، ولی وقتی که امام آمد نه تنها با امام خمینی همکاری نکردند، بلکه نتوانستند قوانین اسلامی او را تحمل کنند، در ردیف مخالفان قرار گرفتند.